حرف دل

سوز دل یه تافته ی جدا بافته

حرف دل

سوز دل یه تافته ی جدا بافته

یه سلام با کلی حرف

میگن سالی که نکوست از بهارش پیداست . شروع بدی نداشتم ولی خیلی سخت بود و داره سخت تر هم میشه . مسئله ای نیست من آمادگی هر نوع مشکلی رو دارم ولی نمیخوام بازنده باشم .

به خودم ایمان دارم میدونم که میتونم همه چیز رو خودم درست کنم ولی به زمان نیاز دارم حد اقل یک سال زمان نیاز دارم ولی ایلان من این زمان رو ندارم و در واقع یک سال از برنامه عقب هستم. قرار بود فردا مادرم زنگ بزنه و صحبت کنه ولی وقتی استخاره کردم بد اومد منم به هیچ وجه نمیخوام ریسک کنم چون ارزش نداره.

خلاصه اینکه گفتم هفته دیگه. برام دعا کنید چون با دستای خالی دارم میرم تا یه زندگی رو شدوع کنم من به رحمت پروردگار ایمان دارم و از این بابت خیالم راحته ولی خوب هر پدر و مادری هم خوشبختیه دخترشون رو میخوان به هر حال اونا هم برای خودشون یه سری معیار دارن در این مورد حق کاملا با اوناست ولی امیدوارم تا حدی شرایط منو هم درک کنن .

این چند روزه تمام فکر و ذکرم موتوجه این موضوع بود دارم داغون میشم اون هم از من بدتر مجبورم که جولو ی اون همه چیز رو کاملا مرتب نشون بدم.

هفته پیش دیگه طاقت نیوردم رفتم مشهد دست به دامن امام رضا شدم دو روز موندم اومدم به امید مدد آقا. قبلش هم اینقدر دلک گرفته بود که با اینکه دانشگاه تعطیل بود رفته بودم تاکستان چند روز مونده بودم الانم امیدم به خود خداست .

نمیتونم یه سری مسائل رو باز کنم فقط بگم سنگ جلوی پام زیاده برام دعا کنید .

دلم خیالی گرفته . نمیدونید الان چقدر دوست دارم برم یه جا فقط داد بزنم تا یه ذره خالی بشم خسته شدم از بسکه با سیلی صورتم رو سرخ کردم. خسته شدم از بسکه تو ظاهر فقط خندیدم و تو دلم یه آشوب بود. میدونید؟ خیلی سخته یه چیزی تو گلوت سنگینی کنه و مجبور باشی که بخندی .

تنها جایی که میام یهذره خودمو خالی میکنم این وبلاگ چند روز پیش یکی از رفقام میگفت آدمی به خوشیه تو ندیدم ولی نمیدونست تو دلم چی میگذره من چیزی نگفتم فقط خندیدم . ۱۰ روز دیگه چهلم دوستمه خیلی دلم براش تنگ شده الان یه ماه که از پیش ما رفته ( یه فاتحه برای رفتگان بخونید ) بیخیال غم بسه.

ولی با این حال زندگیمو دوست دارم نمیخوام به عقب برگردم دوست دارم با سرعت زیاد به جلو حرکت کنم با اینکه بی صبرانه منتظر مرگم ولی زندگیم رو دوست دارم .

خوب بسه زیادی حرف زدم. برای همتون آرزوی سال خوبی رو میکنم .

نظرات 9 + ارسال نظر
آدینه بوک شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 11:37 ب.ظ http://www.adinehbook.com

سلام. به فروشگاه اینترنتی کتاب و CD آدینه بوک با تحویل رایگان هم سر بزنید.

میلاد زرین یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 09:37 ب.ظ http://www.twoboys.blogfa.com

سلام سهیل خان. متن قشنگی بود. خست هنباشی. ممنون که به ما سر زدی. مدرسه ها هم که شروع شده به قول شما همون آش و همون کاسه. ولی به هر حال باید تحمل کرد دیگه. بازم از اون ورا بیا. موفق باشی فعلا بای

ثریا دوشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 02:44 ب.ظ http://orphic.blogsky.com

سلام دوست عزیز . ممنون که به من سر زدین . وبلاگ جالبی دارین اما چرا اینقدر غم انگیزه؟
من حتما براتون دعا می کنم چون می دونم که وقتی یه نفر می گه برام دعا کنید واقعا به اون دعا احتیاج داره . مثل خود من .
براتون ارزوی موفقیت می کنم . ارادتمند: ثریا

سمیرامیس زئوس دوشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 10:57 ب.ظ http://6609.persianblog.com

سلام.مردن که بهانه نمیخواد من برای زنده بودن دنباله بهانه میگردم.ولی به جای اینکه عاشقانه(دور از جان شما) بمیرید عاشقانه زندگی کنید.مرسی که سر زدید.

مهدی پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 09:54 ق.ظ http://www.taranombahari.blogfa.com

وقتی هر جا حرفی باشه از امید و آرزوها
همه چی ختم میشه آخر به تووعشق و نگاها
خط سیر این نگاها حتی این نفس کشیدن
به توختم میشه در آخرآره جونم به رسیدن
به هم آخر می رسیم و تو می فهمی که نفسهام
گره خورده بود به عمرت به تموم آرزوهام
سلام خوبی مطلب زیبایی بود ترنم بهاری دوباره آپ شدخوشحال میشم
مثل همیشه شرمندم کنی و یی سری به ما بزنی امیدوارم موفق باشی
یا حق

سمیرامیس زئوس یکشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 07:56 ب.ظ http://6609.persianblog.com

راستی یادم رفته بود که بگم منم دعا میکنم هر چند که معمولا دعام اجابت نمیشه ولی گاهی هم زود اجابت میشه.

سمیرامیس زئوس دوشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 01:44 ق.ظ http://6609.persianblog.com

سلام.لطف کردید.با تبادل لینک موافقم.

نیلوفر جمعه 29 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:53 ب.ظ

سهیل جان هر چی خدا بخواد همون میشه حتما تو کار خدا حکمتی است امیدوارم به کسی که لایقت باشد برسی

معصومه شنبه 15 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:00 ق.ظ http://masoomeh27.blogfa.com

حکمت!واقعا به حکمت اعتقاد دارم اینو بدون هیچ کار خدا بی حکمت نیست وقتی به خودش سپردی باید منتظر هر نتیجه ای باشی بد یا خوب.البته از نظر ماگاهی نتیجه بده ولی وقتی به این فکر کنید که به خدا سپردین اونوقته که نمیشه به نتیجه گفت بد!مگه میشه خدا بدو واسه بندش انتخاب کنه مگه میشه اون کاری کنه که به صلاح ما نیست.نه نمیشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد