-
راه حل
چهارشنبه 11 مردادماه سال 1385 01:23
نمیدونم چرا بعضی وقتها شرایتی برای آدم پیش میاد که آدم نه راه پس داره نه راه پیش آخه چرا باید اینجوری باشه؟ میگم خدا جون حالا که اینجوری امتحان میکنی به این سختی یه راهنمایی هم بکن تا منم بتونم راه حل رو پیدا کنم . بعضی وقتها هم هست که یه کاری میخوای انجام بدی فکر میکنی که به همه چیز فکر کردی و تو محاسباتت هیچ ایرادی...
-
التماس دعا
جمعه 23 تیرماه سال 1385 00:03
سلام برام دعا کنید که خیلی محتاجم ممنون یا خق
-
دل دیوونه من
یکشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1385 00:16
خستم خیلی خسته بیشتر از همه کس و همه چیز از خودم خستم . از خودم خستم چون حال و حوصله کسی رو ندارم ولی مجبورم بگم بخندم شوخی کنم تا یه وقت کسی از دستم دلگیر نشه این روزا تنها دوستم سیگار شده خیلی قشنگ برام میسوزه برام مهم نیست که ضرر داره یا نه در بارش هم کتاب زیاد خوندم ولی خوب به جای اینکه این رفیق چند ساله رو بذارم...
-
my sky
دوشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1385 03:29
قسم به نغمه ی باران بمان بهانه ی من بدون تو تپش آفتاب کم رنگ است به هر کجا که روی هر زمان و هر لحظه دلم همیشه برای تو تنگ است every body say sky is blue but i say its brown because my sky is your eyes
-
چند کلمه درد دل با خدا
دوشنبه 28 فروردینماه سال 1385 02:09
خیلی دلم گرفته ولی ایندفه به خاطر مشکلاتم نیست . مشکلات حل میشه . وقتی خوب فکر میکنم میبینم ما آدما چقدر پررو هستیم همه کاری میکنیم تا برامون یه مشکل پیش میاد مومن میشیم و دست به دامن خدا میشیم . چرا؟ خدایا: دلم گرفته خدا با من آشتی میکنی؟ خدا جون میدونم بنده خوبی نبودم . نیستم خدا دیگه خودم هم نمیتونم برای خودم کاری...
-
یه سلام با کلی حرف
شنبه 19 فروردینماه سال 1385 23:36
میگن سالی که نکوست از بهارش پیداست . شروع بدی نداشتم ولی خیلی سخت بود و داره سخت تر هم میشه . مسئله ای نیست من آمادگی هر نوع مشکلی رو دارم ولی نمیخوام بازنده باشم . به خودم ایمان دارم میدونم که میتونم همه چیز رو خودم درست کنم ولی به زمان نیاز دارم حد اقل یک سال زمان نیاز دارم ولی ایلان من این زمان رو ندارم و در واقع...
-
یه سال دبگه تموم شد
دوشنبه 29 اسفندماه سال 1384 05:11
دوباره سلام یه سال دیگه هم تموم شد چطور بود؟ یه سال گذشت خیلی ها پارسال پیش ما بودند ولی امسال نیستند نمیدونم شاید ما هم امسال باشیم و سال دیگه... آماده اید؟ سفر رو میگم اگه الان ازراییل بیاد آماده اید ؟ یا اینکه دنبال بهونه هستید تا ازراییلو بپیچونید؟ این چند روزه یعنی از وقتی که دوستم خودکشی کرده خیلی به فکر مرگم...
-
آخرین سفر
یکشنبه 21 اسفندماه سال 1384 02:43
تشکیل پرونده برای یک سفرهمیشگی هوالمحبوب نام : انسان نام خانوادگی : آدمی زاد نام پدر : آدم نام مادر : حوا لقب : اشرف مخلوقات نژاد : خاکی صادره : دنیا ساکن : کهکشان راه شیری منظومه شمسی جنب کره ماه کره زمین مقصد : برزخ ساعت پرواز : هروقت که خداصلاح بداند مقصد نهایی : بهشت اگر نشد جهنم وسایل مورد نیاز : ۱ - دومتر پارچه...
-
.....
شنبه 20 اسفندماه سال 1384 02:13
نمیدونم چی بگم از کجا بگم اصلا برای چی باگد بگم فقط میدونم میخواب مثل همیشه یه سری چرت و پرت سر هم کنم و به این کامپیوتر بدبخت بدم تا بذار اینجا. دیشب یه بنده خدایی خودکشی کرد نمیدونم کارش درست بوده یا غلط . به نظز من خودکشی انواع مختلفی داره یکی براش مشکل پیش میاد خودکشی میکنه ولی یکی میبینه که دیگه تو این دنیا کاری...
-
مادر
یکشنبه 7 اسفندماه سال 1384 02:00
کودکی که تازه متولد شده بود،نزد خدا رفت و از او پرسید :« می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید؛اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه میتوانم برای زندگی به آنجا بروم؟» خداوند پاسخ داد:« از میان بسیاری از فرشتگان،من یکی را برای تو در نظر گرفتم.او در انتظارتوست و از تو نگهداری خواهد کرد.» اما کودک هنوز مطمئن نبود...
-
نوشته ای به خدا
دوشنبه 1 اسفندماه سال 1384 01:57
ای خدا جون می خوام امروز برای تو بنویسم خدایا میدونم این مشکلی که برام پیش اومده مقصر خودمم کارای خودم باعث شده که اینجوری عذابم بدی اما خدای من اگه من گناهکارم اگه نا سپاسی کردم اگه شاکر نبودم اگه نفهمی کردم اگه خریت کردم ولی بنده توام وتو خدای منی تو رحمن و رحیمی تو ستار ا لعیوبی تو غفار الذنوبی تو سریع الرضایی ای...
-
آرزوی کودکی
پنجشنبه 27 بهمنماه سال 1384 03:38
هممون وقتی کوچیک بودیم دوست داشتیم زودتر بزرگ بشیم درس بخونیم دکتر مهندس بشیم بریم سر کار زن بگیریم ( این دوتا آخری مخصوص آقا پسراست ) . حالا از اون آرزوی من خیلی میگذره وقتی این موضوع رو با دوستام مطرح میکنم اکثرشون میگن ای کاش هیچ وقت بزرگ نمیشدیم . هر کسی یه جایی گیر کرده . ولی من زندگیمو دوست دارم اصلا دوست ندارم...
-
باز خاهد کشت....
چهارشنبه 26 بهمنماه سال 1384 14:34
باز خواهد گشت او باز می گردد او ای خدای عشاق ای خدای پر مهر تو خودت یارش باش مهربانانه وهم از سر مهر رهنمایش باش تا به سر منزل مقصود رسد . مهربانا راهها پر بیم است دست هامان تو بگیر تو به مهر باشد این راه به پایان برسد . او زمن دور شده رفته او تا به فراسوی افق دور و بس دور آن سوی دیوار بزرگ ای خدای پر مهر تو خودت دستم...
-
نی لبک
جمعه 7 بهمنماه سال 1384 03:32
نی لبک امشب به دادم تو برس امشب و فردا شب و شبهای بعد نی لبک دردم زیاد است و غمم قدکوههاـ قد دنیا ـ قد دشت نی لبک عشقم شو و سازی بزن تا که چشمانم به دنیا رو کند. تا که دنیا رو به دریا وا کند نی لبک من عاشقم عاشق ترین عاشق یاس و اقاقی عاشق گلهای باغ اطلسی نی لبک تنهای تنها مانده ام نی لبک عاشق به فردا مانده ام نی لبک...
-
گل سرخ
یکشنبه 25 دیماه سال 1384 15:51
اگر روزی من مردم و تو مرا دوست می داشتی هر پنج شنبه به مزارم بیا و گله سرخی بر روی قبرم بگذار تا همیشه اون گله سرخی رو که به تو داده بودم به خاطر بیارم... .. ولی اگر ...تو مردی...من فقط یه بار بر مزارت میایم و آن دسته گل سفید مریم را که با خون خود سرخ خواهم کرد را برایت هدیه می آورم و عاشقانه در کنارت جان می سپارم ......
-
یه درد دل کوچولو
شنبه 24 دیماه سال 1384 13:32
یه روز دیگه هم رفت ولی خبری نشد نباید هم خبری بشه آخه مشکل از اون نیست مشکل از طرف منه . نمیدونم تا کی این جریان ادامه داره نمیدونم من تا کی دوام میارم خیلی خستم. الان هم امتخانام شروع شده اولیشو دیروز دادم که اگه استاد مرام نزاره میوفتم. اصلا مهم نیست . دیگه هیچی مهم نیست تنها چیزی که مهمه تموم کردنه این جریان. راستش...
-
خدایا.....
یکشنبه 18 دیماه سال 1384 10:38
-
حرف دل
یکشنبه 18 دیماه سال 1384 07:50
به نام آنکه سر بر سجده اش حالی دگر است این وبلاگو درست کردم تا حرف دلمو توش بنویسم درسش کردم تا دلتنگیهامو توش بنویسم همه فکر میکنن که آدم بی آرو دردی هستم نمیدونن که از درد دارم میترکم دلم میخواد داد بزنم ولی خوب زندگی همینه دیگه کاریش هم نمیشه کرد بازم شکر توکل به خدا. آخر هفته امتخانام شروع میشه خیلی کم خوندم ولی...